امشب شب یلدا است...
بلندترین شب سال...
شبی که میتوانم یک دقیقه بیشتر به تو فکر کنم...
کاش شب یلدا میهمانی نبود!!!
در میهمانی ها کمبودت را بیشتر احساس میکنم...
حال تصور کن که این میهمانی یک دقیقه بیشتر از همیشه باشد...
فکر میکنی یک دقیقه حسرت بودنت را خوردن کم است...؟؟؟
نه ... هر کسی را دیوانه میکند...
اما من توانم زیاد است ... روزگار با نامردی هایش توانم را بالا برده!!!
وگرنه، مگر می شود با کمبودت حتی یک روز زندگی کرد...؟؟؟
ای کاش در بلندترین شب سال در کنارم بودی...
بودی تا من در اوج حضور نزدیکان و اطرافیانم تنها نبودم...
کاش بودی و من میفهمیدم میهمانی یعنی چه...؟؟؟ خوش گذشتن یعنی چه...؟؟؟
آخر این کلمات برایم نامفهوم اند...
از این کاش گفتن ها خسته شده ام...
آخر هیچکدامشان به واقعیت نمیپیوندد...
دیگر حرفی ندارم...
فقط بدان:
من که یلدایم پر از تنهایی است، ولی از ته قلبم امیدوارم یلدایت سرشار از شادی باشد...
برادر یلدایت مبارک
خدایا کی میام پیشت، کی از این درد رها میشم...
من آغوش تو رو میخوام، بمیرم زنده تر میشم...
خدا میخوام بیام پیشت، دارم هی خسته تر میشم...
من آغوش تو رو میخوام، بمیرم زنده تر میشم...
Salam.yaldat mobarak.mano to kheyli dard hamo mifahmim abji....ashkam dar omad..yaldat mobarak dadasham..faghat hamin...
سلام گلم!
با این که از یلدا گذشتیم، ولی یلدای تو هم مبارک باشه عزیزم!
آره گلم! همدردیم! دردی که هیچ وقت تموم نمیشه!
سلام روشنک جونم....وای چه قدر قشنگ بود...
نزدیک بود اشکام سرازیر شه....
واقعا خیلی سخته درکت میکنم.....
خییییییییییییییییییییییییییییییییلیییییییییییییییییییییییییی سخته
خیلی سخته!
سخت تر از اون که بتونی فکرشو بکنی!
سلام
یلدای من بدترازهمیشه بود.ازاول تا آخرشب بارونی بودم وحتی بعدازساعت12آسمون شروع ب باریدن کرد.شایدبامن همدردی میکرد...
یاعلی
منم همینطور عزیزم!
تو مهمونی یکسره داشتم گریه میکردم!
حالم انقدر بد بود که با همه دعوا میکردم! حتی با عموم!
سلام خیییییییییییییلی این یلدارودوست داشتم خیلی
موافقم مفهموم خیلی ازکلمات برام قابل لمس نیست خیلی وقته دلم برای یه خنده ی واقعی تنگ شده
ولی برای من سخت ترین یلدای عمرم بود!
همه کسایی که دوسشون دارم بودند، ولی چون اون نبود، بقیه برام کمرنگ شدند!
ای خدا! کاشکی بود!
جرا عزیزم. خدانکنه تو بمیری.......
انقدر غصه نخور منم غصه دار میشم
یلدات پساپس مبارک
دووووووووووووووست دارم
بوووووووووووس
الا قربونت برم!
من همیشه غصه دارم! ولی تو غصه نخور!
منم دوست دارم گلم!
بوس!
در جلسه ی امتحان عشق
من ماندم و یک برگه ی سفید!
و یک دنیا حرف ناگفتنی
و یک بغل تنهایی و دلتنگی......
درد و دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!
در این سکوت بغض آلود
قطره ی کوچکی هوس سرسره بازی می کند!
و برگه ی سفیدم....
عاشقانه قطره را در آغوش میکشد.....
عشق تو نوشتنی نیست...
در برگه ام کنار آن قطره
یک قلب کوچک میکشم...
وقت تمام است برگه ها بالا!!!!
خیلی قشنگ بود عذرا جان!
خیلی!
ممنون که سر زدی روشنک خانم گل...
خواهش میشه دوستم!
وظیفم بود!
سلام روشنک جان .خوبی؟؟؟؟
ممنونم که به وبم سرزدی
دلنوشته شما هم خیلی زیباست
موفق باشی عزیزم
سلام خانمم!
دروغ گفتن را خوب یاد گرفته ام! خوبم ... خوبِ خوب!
خواهش میکنم عزیزم! وظیفم بود!
چشات قشنگ میبینه عشقم!
تو هم همینطور!
سلام روشنکم خوبی؟؟؟
چی شدی؟؟؟؟
نبینم ناراحتیتو خواهری
من اولین باره میام وبت...همه متنات در مورد یه نفره اون برادر کیه که انقد ازت دوره؟؟؟
امیدوار باش...
یاعلی
سلام عزیزم!
دروغ گفتن را خوب یاد گرفته ام! خوبم ... خوبِ خوب!
خوش اومدی خواهری!
دوره دیگه! دور! خیلی خیلی دور!
کاش میتونستم امید داشته باشم!
سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبایی داری
خوشحال میشم به منم سربزنی
سلام.
خیلی ممنون!
حتما!
ممنون از حضورت!
چرا انقد غمگین و ناراحت؟؟
چون تو دنیا هیچی جز غم و ناراحتی و درد وجود نداره!