دل شکسته

"اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست"

دل شکسته

"اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست"

غم های تو ...

نمیدونم چرا همه غم ها با هم میان سراغ آدم... 

یه غمی داشتم ... یه غم بزرگ ... 

حالا چیز هایی فهمیدم که داره دیوونم میکنه! 

وقتی حرفاتو خوندم، حس کردم مردم! 

آخه من برای چی باید زنده باشم؟ 

وقتی که هر لحظه ممکنه تو حالت بد باشه و من حتی ندونم که حالت بده... 

حالا کاری که از دستم بر نمیاد به کنار... 

حداقل غصت رو که میتونم بخورم... 

تحمل این بی خبری برام سخته! 

خیلی سخت ... خیلی خیلی سخت ... 

حداقلِ حق یه خواهر، اینه که غم های داداشو بدونه! 

چرا من این حق رو ندارم...؟؟؟ 

بگو چرا...؟؟؟

 

نه ... نگو ... اشتباه کردم ... دلیلشو خودم میدونم ... 

همونه که داره عذابم میده ...  

همونه که درد شب و روزمه ... 

من اون دنیا حقم رو از خدا میگیرم!  

یه زندگی به من بدهکاره... 

بدهکاره، چون خودش منو آورد تو این منجلاب! 

خودشم باید بهم زندگی بده... 

این دنیا که تموم شد... 

ولی خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا ... اون دنیا حقم رو میگیرم ازت ...

نظرات 6 + ارسال نظر
maham جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 04:44 ب.ظ http://vivafreedom.blogsky.com/

خواهر چقده ناراحتی.غصه نخور درست میشه ایشالا.
اگه دوست داشتی بلینکم.
http://vivafreedom.blogsky.com/

اخه اگه درست میشد که من حالم این نبود عزیزم!
درست نمیشه! یعنی نمیشه که درست بشه!
هیچوقت...هیچوقت!
فقط مرگ میتونه درستش کنه!
ممنونم از حضورت!
فقط با چه اسمی بلینکمت؟
آخه وبت برام باز نمیشه!

روشنک جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 04:45 ب.ظ http://www.delshekastehha.blogsky.com

بچه ها بازم خیلی خیلی عذر میخوام که نوشتم خیلی بده!
واقعا حالم بده!
خیلی بد!
بدتر از همیشه!

وب قشنگی دارید خوشحال میشم سر بزنید

ممنون!
چشم!
اگه وقت کردم حتما سر میزنم!

آرشید جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 04:49 ب.ظ http://arshid.blogsky.com/


و لیعفوا لیصفحوا الاتحبون ان یغفرالله لکم و الله غفور رحیم (نور/۲۲) مگر دوست ندارید خدا از شما بگذرد. اگر دوست دارید خدا از شما بگذرد شما هم از اشتباهات دیگران بگذرید.

از اشتباه کی باید بگذرم؟
بگید بگذرم!
من که از زندگی گذشتم، دیگه گذشتن از اشتباه دیگران که برام کاری نداره!

محبوبه جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 04:53 ب.ظ http://mardshisheie.blogfa.com/

منم تازه خوندم خیلی دردداشت خیلی دیگه نمی دونم چه جوری بایداین همه دردوباهم تحمل کنم
فقط می دونم گریه کاره کمی ست....

گریه هم کمه، هم دیره!
هر چند که الانم کم غم و غصه نداره به خاطر چیزای جدید که پیش اومده، ولی اون روز من فکر میکردم شاده!
حداقل همون یه روز! فکر میکردم خیلی ها کنارشن! نمیدونستم که...
(گریه)
وای! وای! محبوبه!
با این یکی دیگه میدونم چطوری کنار بیام!
این چه دنیاییه که ما هیچ کاری نباید از دستمون براش بر بیاد؟
وای1
خدا! من میخوام بمیرم!(گریه)

تارا دوشنبه 21 اسفند 1391 ساعت 05:23 ب.ظ http://taratanha.blogfa.com

سلام
بازم که غصه دالی........
میگما چیزایی که فهمیدی همینه که روز تولدش سه بار خیابون آفریقا رو بالا پایین رفته؟؟؟؟
غصه نخور
باشه..........

سلام عزیزم1
من همیشه غمگینم عزیز! هر روز غمگین تر از دیروز!
آره عزیز!
یعنی میدونی! همون شب گفت دلش گرفته از نامردیا! ولی دوباره یادش افتادم!
بعدم نمیبینی چقدر ناراحته؟ شنبه اشکو تو چشماش دیدی وقتی همه کسایی که امسال بهش بدی کردن رو بخشید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد